بعد از اینهمه سال

 

 

 

 

می خواستم بیام و اینجا راجع چند تا از فیلمهایی که این چند وقت دیدم بنویسم. مثلن intouchables خیلی حال داد... اما سرم شلوغ بود. شلوغ بود و شلوغ هست...

تا امروز که الان حالم به هم ریخته و با حال تهوع اومدم اینجا توی این چاه یه فریادی بزنم تا سبک بشم. باورم نمیشه! زندگی چقدر سیاهچاله داره! زندگی چقدر زوایای پنهان داره! 

امروز "ل" زنگ زد!!! بعد از ده ساااال! امروز "ل" زنگ زد شرکت و دنیا رو یه بار دیگه کوبید رو قلبم. نفسم بالا نمیاد و با بابا و مامان هم نمیتونم راجع بهش صحبت کنم. این وسط سوال بزرگی که برام پیش اومده اینه که چرا بعد از اینهمه سال با گریه زنگ زده به من تا اون اتفاق رو برای من تعریف کنه؟ چرا حالا باید از موضوع خبردار بشم؟ چرا حالا؟ واقعن انگار هیچ وقت قرار نیست خوشی زیاد مهمونمون باشه. 

و چه عجیب که نشناختمش!‌ میدونی چه حسی داره که یه بخشی از گذشته ات یهو زنده بشه و بپره جلوت و بگه "یادته" ؟ میتونی حدس بزنی حس یخ زدن رو وقتی که صدایی که به جا نیاوردی خودش رو با لبخند معرفی میکنه!؟" هه من ل هستم. نشناختی نه؟"

بگذریم. دستام نیمه لمس هستن و به سختی مینویسم. تمام این سالها یه حس عجیبی دنبالم بود. همیشه فکر میکردم نکنه...نکنه...نکنه...

این اصل زندگی رو بپذیرید. درست وقتی که احساس میکنید همه چیز رو سر جاش گذاشتید و دیگه قراره زندگی سرو سامون بگیرهٰ درست تو همچین لحظه ای زندگی یه بیلاخ گنده میذاره جلوتون...

چه تلخ...

 

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
sn پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:19 ق.ظ

دلم میخواست بتونم یه چیزی بنویسم که کمکت کنه یا آرومت کنه. دلم میخواست میتونستی با من حرف. بزنی. دلم میخواست یه کار مفید ازدستم برات بر میومد اما تنها کاری که میتونم بکنم اینه که از توی عمق این تاریکی صدام رو برای یه لحظه بلند کنم و بنویسم میشنوم.
به نظرم همیشه مسایل ناتموم زندکی هامون بازیه جوری. به سراغمون میان و یخمون رو میچسبن اما این معنیش این نیست که تمام اون آرامش نسبی. که برای بدست آوردنش قیمت پرداختی رو باید از دست بدی. شاید معنیش اینه که باید به دنیا و از همه مهمتر خودت نشون بدی که میخوای کذشته روپشت سر بزاری و به آینده برسی. به روزای بهتر.
سعی کن آروم باشی و مراقب خودت باش. نزار سر زخمای کهنه باز شه امید چون جوش خوردنش اینبار سختتره. من این رو اینروزها با همه ی وجودم تجربه میکنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد