دیشب Hemingway & Gellhorn رو دیدم. یه فیلم طولانی ، سطحی و ملال آور در مورد رابطه همینگوی با مارتا گلهورن که به نظرم تنها بخش کوچکی از واقعیت رو نشون میداد. کارگردان به طرزی سطحی نگرانه تاکید زیادی رو صحنه های میخوارگی و همخوابگی شخصیتهای فیلم داشت اما هیچ جا نتونسته عمق شخصیت این دونفر رو به نمایش بگذاره. دست اخر هم وقتی همینگوی لوله تفنگ رو گذاشت رو صورتش و صحنه قرمز شد، من مثل احمقا زدم زیر گریه. شاید بلند بودن فیلم کمک کرده بود به اینکه شاهدسقوط قهرمانش باشیم.